
زمزمه شب عاشورا حسین جان.شبه آخراست وجدایی جزآهم برادر ندارم دعایی.حسین جان الهی.نبینم پس ازظهر فردا برادر.تن بی سرت زیر پاها ترسم اینه توو کربلا.برادر برادر برادر سرت بره رونیزه ها.برادر برادر برادر برادر.سرم را به زانو گذارم زتو چشم پرخون خود برندارم.برادر ببین که.به دام مصیبت اسیرم دعاکن.رسد برلبم جان بمیرم تورو ...
ادامه مطلب